مقاله ای در باب وادی نهم(نقطه تحمل.)

به نام قدرت مطلق

وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه‌ی بالا و بالاتری برسد نقطه‌ی تحمل پیدا می‌شود.

زمانی که انسان خلق شد و به زمین رانده شد ازنظر شعور و آگاهی بالاتر از حیوان بود و دارای اختیار بود و برای اینکه آزموده شود بر سر یک‌دو راهی قرار گرفت (راه فجور و راه تقوا).خالق بی‌همتا به انسان عقل داده و پیامبران الهی  را یکی پس از دیگری فرستاد تا به انسان نشان دهد چه راهی خوب و چه راهی بد است و کدام راه به رستگاری ختم می‌شود؛ اما انسان برحسب اختیاری که دارد گاهی اوقات برای رسیدن به خواسته‌های خود کوتاه‌ترین راه که شیطان آن را به زیباترین شکل درمی‌آورد انتخاب کرده و به سیاهی سوق داده می‌شود. برای رسیدن به خواسته‌ای نامعقول دست به هر کاری می‌زنیم با دروغ گفتن، غیبت کردن، خیانت‌درامانت و هزاران کار دیگر که ما را در تاریکی غرق می‌کند.زمانی که وجدان بیدار می‌شود، ندایی در درون ما را صدا میزند که به خود بیا، دست از دامان شیطان بردار و به ریسمان الهی چنگ بزن؛ اما چگونه این کار امکان‌پذیر است؟ با دوری از ضد ارزش‌ها و حرکت به سمت ارزش‌ها، با بالا بردن نقطه تحمل.

نقطه تحمل چیست؟ وقتی نیرویی از کم شروع و به‌تدریج زیاد شود، به درجه‌ی بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا می‌شود.

همه‌چیز در هستی دارای نقطه تحمل هست که اگر از حد خود بگذرد در مرحله آشوب قرارگرفته و دچار تخریب می‌شود مانند انسان که با مصرف زیاد مواد، الکل و انجام کارهای ضد ارزشی نقطه تحمل خود را بالابرده و گاهی از حد خودش گذشته و تخریب را در جسم و روان خود به وجود می‌آورد.

انسان موجودی است که با اختیار و تمرین می‌تواند نقطه تحمل خود را تغییر دهد. باید ضد ارزش‌ها را شناخته و از انجام آن‌ها پرهیز کنیم که این کار به‌یک‌باره امکان‌پذیر نیست مگر با سعی و تلاش؛ که برای انجام این کار مهم نیاز به آموزش، تفکر و تجربه‌داریم، ما با دانائی و آگاهی لازم می‌توانیم نقطه تحمل خود را بالابرده که البته باید زمان را در نظر بگیریم و با انجام مداوم کارهای ارزشی به نقطه موردنظر (رستگاری) برسیم.

ادامه مطلب-------»

شربت تریاک اگر دست حکیم باشد و درست استفاده شود شفای دردهاست.

مقاله ای در باب وادی نهم(نقطه تحمل...)

داستان کوتاه؛توهم دانایی

کنگره 60 یعنی علم درست زندگی کردن